به نام تنها آفریننده ی یاس های سپید و نیلوفران آبی...*

قایقی شکسته، میان دریا...

عناوین یادداشت‌ها

  • Siiiilaaaam :D سه‌شنبه 8 شهریور‌ماه سال 1390 16:32
    Salaaaaaaaaaaaaam bache ha khoobin?????? delam vasatoon tang shode bood goftam biam ye sari behetoon bezanam che khabar? khoofin? rasti bache ha be in web hatman sar bezanin taze tasis shode hemayatesh konin http://rainbow-valley.blogfa.com rasti bebakhshid english neveshtam inja systemash farsi nadare khoof dige kari...
  • خدافظی.. دوشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1389 21:23
    ســــــــــــــــــــــــــلام ! خوفین ؟ خوشین ؟ راستش اومدم واسه خدافظی من دیگه به این وبم سر نمی زنم ولی به جاش اینجا هر روز آپـــــــــــــــم :::: http://harry-potter-fans.blogfa.com همه تونو اونجا می بینـــــــــــــم اومدی نظر یادت نررررررررررررررررررررره ... باباااااای
  • سوته دلان چهارشنبه 11 شهریور‌ماه سال 1388 17:43
    " آرزوی وصال" و عشق هدیه ایست جاودانی، و من چه عاجزانه افق های طلایی نگاهت را با هزار تمنا جستجو می کنم و قصه تنهایی را در آسمان آبی نگاهت در میان می گذارم . نسیم اشکی که در نگاهت موج می زد، بارانی از عشق بود برای باغ رویاهایم، و دلم چه بیقرار برای نگاه عاشقت می تپد. در دل شب های تاریک وجودم به جستجوی...
  • سعی کنید ... سه‌شنبه 26 خرداد‌ماه سال 1388 15:55
    سعی کنید در زندگی مانند دریا با سخاوت، مانند خورشید گرم و مانند گل با طراوت باشید.
  • سوته دلان چهارشنبه 20 خرداد‌ماه سال 1388 14:53
    قلب خسته دیگر پس از تو این زندگی در چشم من جز غمسرا نیست دیگر پس از تو از شعر بودن،در من صدا نیست دیگر کبوترها همه بشکسته بالند دیگر اقاقیها همه افسرده حالند دیگر صفای عشق ها از خانه پر زد دیگر نوای مهرها در گوش من نیست جغد پلید غربت از هر سو به بامم پر کشیده با وای وای شوم خود، بر کاغذ دل طرحی ز کابوس شکستن ها کشیده...
  • برای آنکه که قلبم تنها برای او می تپد ... جمعه 15 خرداد‌ماه سال 1388 16:23
    مادر ای فروغ جاودانی ای سراپا مهربانی ای همیشه در من جاری دوستت دارم ...
  • شقایق چهارشنبه 6 خرداد‌ماه سال 1388 19:05
    پیداست هنوز شقایق نشدی ... زندانی زندان دقایق نشدی ... وقتی که مرا از دل خود می رانی ... یعنی که تو هیچ وقت عاشق نشدی ... زرد است که لبریز حقایق شده است ... تلخ است که با درد موافق شده است ... شاعر نشدی وگر نه می فهمیدی ... پاییز بهاریست که عاشق شده است
  • افسوس ... چهارشنبه 6 خرداد‌ماه سال 1388 15:38
    افسوس که عشق جاودانه نیست عشق گل سرخی ست که طاقت طوفان را ندارد عشق خاطر سبز است که از آمدن پاییز میترسد
  • خدایا ! چهارشنبه 6 خرداد‌ماه سال 1388 15:11
    خدایا ! من در کلبه ی فقیرانه ی خود چیزی را دارم که تو در عرش کبریایی خود نداری من چون تویی دارم و تو چون خودی نداری
  • خدا هست چهارشنبه 6 خرداد‌ماه سال 1388 15:03
    مردی برای اصلاح سر و صورتش به آرایشگاه رفت. در بین کار گفتگوی جالبی بین آن ها در گرفت. آن ها در رابطه با موضوعات و مطالب مختلف بحث کردند. وقتی به موضوع خدا رسید، آرایشگر گفت: من باور نمی کنم خدا هم وجود داشته باشد. مشتری پرسید: چرا باور نمی کنی؟ آرایشگر جواب داد: کافیست به خیابان بروی تا بدانی چرا خدا وجود ندارد. به...
  • روز مادر مبارک باد ...* سه‌شنبه 4 تیر‌ماه سال 1387 14:43
    مادر سر چشمه گیتی... غنچه ای در سبزه زار زیبای طبیعت شکفت و کلمه ی مادر ، در پهنه گلبرگان سرخ آن او که همچون خون مادر است ، بیرون جهید و خود را در آسمان بیکران آبی سوار بر بال پرنده محبت دید. آری! به راستی مادر کیست که گیسوانش هم چون گیسوان فرشته طلایی است؟ مادر کیست که زمزمه محبتش لالایی اوست؟ مادر آنست که گهواره...
  • پریسا یکشنبه 19 خرداد‌ماه سال 1387 15:57
  • انشا سه‌شنبه 14 خرداد‌ماه سال 1387 13:50
    سلام ، امروز می خوام یکی از انشاهامو واستون بنویسم که در رابطه با معلمه : به نام اولین معلم عشق : ای معلم ، ای آنکه با تمام وجودت قلم در دستمان نهادی و با مهرت آب ، بابا نوشتن را به ما آموختی. ای آنکه با شور و شوق پای درس عشق و مشق محبت و کلاس دوستی و تخته ی مهرت نشستیم و ترانه ی مهربانی را که تو در گوشمان زمزمه کردی...
  • خواب... یکشنبه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1387 13:39
    به نام خدایی که آسمان ها را بی ستون برافراشت باران می بارید. دخترکی تنها در باران، به دنبال مادرش می گشت؛ ولی هرچه صدا می زد، کسی جواب نمی داد. ناگهان از دور سایه ای را دید. به سوی سایه دوید،اما خیالی بیش نبود. ناگهان صدای زیبایی فضا را پر کرد و گفت: دست های خود را به سوی آسمان بلند کن و تا می توانی با خدایت مناجات...
  • نیایش جمعه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1387 13:36
    به نام تنها ترین تنها حتما برایت پیش آمده که شبی، به آسمان بی انتهای پر از ستاره چشم بدوزی و گروه گروه ستاره ها را ببینی که در پهنه ی بیکران آسمان، خودنمایی می کنند. لابد این را هم تصور کرده ای که بعضی از این ستاره ها چندین برابر کره ی کوچک زمین هستند. زمینی که ما گاه آن را خیلی بزرگ فرض می کنیم، در مقایسه با آسمان بی...